تاریخ بودجه 96 استفاده مقام معظم رهبری

تاریخ: بودجه 96 استفاده مقام معظم رهبری اخبار سیاسی و اجتماعی

خرید کتاب از گوگل

چاپ کتاب PDF

خرید کتاب از آمازون

خرید کتاب زبان اصلی

دانلود کتاب خارجی

دانلود کتاب لاتین

توجه: در صورتی که فایل دارای ایراد است یا حقوق نویسنده رعایت نشده با ما تماس بگیرید

گت بلاگز اخبار اجتماعی ۱۶۰ میلیون تومان, تصویر ، گفتگو با ۲ جوانی که چشم و کلیه‌های خود و ۲ نفر دیگر را جهت فروش گذاشته‌اند

«محمدرضا» و «جواد» و «محمد» و «علی» آگهی زده‌اند؛ آگهی فروش چشم و کلیه. خلاصه ماجرا همین هست. «محمدرضا» یکی از چهار دوستی است که چند سال پیش از دهدشت کهگیلویه‌و

۱۶۰ میلیون تومان, تصویر ، گفتگو با ۲ جوانی که چشم و کلیه‌های خود و ۲ نفر دیگر را جهت فروش گذاشته‌اند

گفتگو با ۲ جوانی که چشم و کلیه های خود و ۲ نفر دیگر را جهت فروش گذاشته اند؛ ۱۶۰ میلیون تومان/ عکس

عبارات مهم : ایران

«محمدرضا» و «جواد» و «محمد» و «علی» آگهی زده اند؛ آگهی فروش چشم و کلیه. خلاصه ماجرا همین هست. «محمدرضا» یکی از چهار دوستی است که چند سال پیش از دهدشت کهگیلویه وبویراحمد جهت کار به پایتخت کشور عزیزمان ایران آمدند و حالا مادر یکی ارزش باید در بیمارستان عمل قلب باز کند.

روزنامه شهروند نوشت: «محمدرضا» حالا می گوید جهت تأمین هزینه عمل مادر دوستش و البته به علت فرستادن پول جهت خانواده اش با دوستانش در آگهی فروش اعضا همراه شده است هست. او پیش از این دستفروش بوده، حالا بدون کار است و می گوید بعد از دادن آگهی، مردم با او تماس می گیرند و همدردی می کنند: «همین همدردی یک دنیا می ارزد.»

«جواد»، دوست محمدرضا است و یکی از کسانی که می خواهد یک چشمش را بفروشد. او هم به «شهروند» می گوید سه برادرش معتادند، خانواده اش وضع مالی خوبی ندارند و فروختن یک چشم برایش کار مشکل نیست.

۱۶۰ میلیون تومان, تصویر ، گفتگو با ۲ جوانی که چشم و کلیه‌های خود و ۲ نفر دیگر را جهت فروش گذاشته‌اند

«محمدرضا» و «جواد» نمی دانند که نباید امیدی به این آگهی داشته باشند. وزارت بهداشت قبل از این و با منتشرشدن تصویر آگهی فروش چشم، اعلام کرده است که این آگهی ها شبیه جوک هست. محمد آقاجانی، معاون پیشین درمان وزیر بهداشت پیش از این گفته است: «فروش چشم اصلا امکان پذیر نیست و بیان چنین موضوعی شبیه جوک و فکاهی هست. اساسا پیوند چشم آن هم از فرد زنده امکان پذیر نیست و هرکس چنین ادعایی کرده هست، حتما یک فرد شیاد است که هیچ آشنایی با نظام سلامت ندارد و قصد شوخی داشته هست. در کشور عزیزمان ایران و دنیا در مورد چشم فقط پیوند قرنیه وجود دارد که آن هم فقط از افراد فوت مغزی انجام می شود. در کشور عزیزمان ایران جهت این کار بانک قرنیه وجود دارد و خارج از چارچوب بانک قرنیه و پیوند قرنیه از فرد دچار فوت مغزی امکان انجام پیوند وجود ندارد.»

محمدرضا، ٢٠ساله اهل دهدشت

«محمدرضا» و «جواد» و «محمد» و «علی» آگهی زده‌اند؛ آگهی فروش چشم و کلیه. خلاصه ماجرا همین هست. «محمدرضا» یکی از چهار دوستی است که چند سال پیش از دهدشت کهگیلویه‌و

چند سالتان است؟

٢٠سال.

اهل کدام شهرید؟

دهدشت در استان کهگیلویه وبویراحمد.

۱۶۰ میلیون تومان, تصویر ، گفتگو با ۲ جوانی که چشم و کلیه‌های خود و ۲ نفر دیگر را جهت فروش گذاشته‌اند

تحصیلاتتان چقدر است؟

تا پیش دانشگاهی تجربی خوانده ام.

در آگهی شما آمده چهار نفرید و دو چشم و دو کلیه تان را در مجموع جهت فروش گذاشته اید. شما کدام یک از اعضا را می خواهید بفروشید؟

«محمدرضا» و «جواد» و «محمد» و «علی» آگهی زده‌اند؛ آگهی فروش چشم و کلیه. خلاصه ماجرا همین هست. «محمدرضا» یکی از چهار دوستی است که چند سال پیش از دهدشت کهگیلویه‌و

یک چشمم را.

چند می فروشید؟

اگر مشتری پیدا شود، ١٥٠ تا ١٦٠میلیون.

۱۶۰ میلیون تومان, تصویر ، گفتگو با ۲ جوانی که چشم و کلیه‌های خود و ۲ نفر دیگر را جهت فروش گذاشته‌اند

قیمت را از کجا و بر چه اساسی تعیین کرده اید؟

از یک سری سایت هایی که آگهی فروش اعضا می زنند. با چندینه نفر هم مشورت کردیم، گفتند رقم خاصی نمی شود برایش تعیین کرد، می شود تا بی نهایت قیمت معلوم کرد، بستگی به این دارد که چقدر مشتری برایش پیدا شود.

حالا آیا چشمتان را می خواهید بفروشید؟ در آگهی نوشته دو دوست دیگرتان کلیه ارزش را جهت فروش گذاشته اند.

بله ما چهار دوست هستیم که دونفرمان کلیه و دونفرمان یک چشم مان را جهت فروش گذاشته ایم. من چشمم را گذاشتم به این علت که شنیده ام نداشتن یک کلیه خیلی سخت هست، بعدش آدم اذیت می شود و مدام باید رعایت کند و هر غذایی را نمی شود خورد. کلیه کلا حساس است.

از چشم که حساس تر نیست! شما سخت تان نیست یک چشمتان را از دست بدهید؟

بالاخره یک چشم دیگرم هست. من دیده ام که قبلا کسان دیگری جهت فروش یک چشمشان آگهی داده اند. با یک چشم هم می شود زندگی کرد. من هم مجبورم، اگر مجبور نبودم، این کار را نمی کردم.

چرا مجبورید؟ وضع مالی تان چطور است؟

راستش را بخواهید مادر یکی از دوستانم، عمل قلب باز دارد و باید خیلی فوری عمل شود. گفته اند عملش ٤٨ میلیون تومان پول می خواهد. او جهت تأمین این پول، آگهی فروش کلیه زد و ما هم جهت این که با او همدردی کنیم، آگهی زدیم.

او یکی از همین چهارنفر است که در آگهی تان نوشته اید؟

بله.

شما می گویید که جهت همدردی با دوستتان این کار را کرده اید، به هرحال اگر جهت چشمتان مشتری پیدا شود، این کار را می کنید یا نه؟

بله حتما.

یعنی هر سه نفرتان می خواهید به او کمک کنید؟

بله.

خودتان نیاز ندارید؟

مطمئنا داریم. ما می خواهیم او فکر نکند تنهاست ولی اگر هم این پول دستمان بیاید، بقیه اش را به زخم خودمان می زنیم.

اگر آنطور که شما می گویید، عمل قلب مادر دوستتان ٤٨ میلیون تومان می شود، مورد نیاز نیست همه تان این کار را بکنید.

بله، ولی خب من می دانم که این کار غیرقانونی است و از آن طرف گروه خونی ها تفاوت دارد و پیداکردن کسی که شرایطش جور باشد، سخت هست، به همین علت ممکن است اگر یک نفر آگهی داده باشد، دیرتر موفق شویم، ما چهارتایی آگهی دادیم که شانس مان زیاد شود.

الان در پایتخت کشور عزیزمان ایران زندگی می کنید؟

بله چندسال است که در پایتخت کشور عزیزمان ایران کار و زندگی می کنم.

با آن سه نفری که در مشخصاتشان در آگهی آمده زندگی می کنید؟

بله در منزل ای اجاره ای در یافت آباد. آنها هم از ٥ تا ٩ سال است که از دهدشت به پایتخت کشور عزیزمان ایران آمده و کار می کنند.

ماهی چقدر اجاره می دهید؟

ماهی ٤٠٠ هزار تومان.

کارتان چیست؟

من و رفقایم دو سه سال اولی که به پایتخت کشور عزیزمان ایران آمدیم در رستوران کار می کردیم. بعدش دیگر همه جا رفتیم، بنگاه و… و اخیرا هم دستفروشی می کردم ولی الان کار نمی کنم.

درآمد این چندسال هر ماه چقدر بوده؟

حدود یک میلیون تومان. ولی خب پرسشها دستفروشی زیاد هست، چندبار جنس هایمان را از ما گرفتند و راستش ما هم خسته شدیم.

پس دلیلتان جهت دادن این آگهی، فقط کمک به مادر دوستتان نیست.

خب به هرحال اگر این پول دستمان بیاید، خیلی خوب است.کمک زیادی به ما و خانواده هایمان می کند. دوستانم هم یا کارگری کرده اند یا دستفروشند و پولی ندارند. آن دوستم هم که مادرش بیمار است الان بدون کار است.

مادر دوستتان چندوقت است که در بیمارستان خوابیدن است؟

چهارماه است در یکی از بیمارستان ها خوابیدن است و به زحمت پول خوابیدن اش را جور کرده ایم.

بیمه نیست؟

بیمه معمولی است ولی با دفترچه می گویند اینقدر.

هم منزل هایت چندسالشان است؟

دو تایمان ٢٠ساله ایم، دو تایمان ٢٣ساله.

خانواده شما هم در دهدشت زندگی می کنند؟ چند خواهر و برادرید؟

بله آن جا هستند. دو خواهر و یک برادر دارم. وضع مالی آنها هم خوب نیست.

چند روز است آگهی زده اید؟

حدود یک هفته.

در کدام خیابان ها زده اید؟

در خیابان های بالای شهر که مشتری بهتری پیدا شود.

در این مدت چند نفر به شما زنگ زده اند؟

نمی توانم دقیق بگویم ولی در مجموع حدود ٣٠ نفر می شوند.

مشتری اند؟

بیشترشان زنگ می زنند و همدردی می کنند. مشتری جدی تا به حال پیدا نشده. البته همان همدردی هم خیلی مهم هست. هنگامی که می شنویم مردم هم درد ما را درک می کنند و ناراحتند، دلمان گرم می شود.

اگر بر فرض مشتری پیدا شود، می دانید که چنین عملی کلا غیرقانونی است و از آدم زنده، چشم پیوند نمی زنند. در این باره فکری کرده اید؟ یا اگر اصلا پیدا شد، دکتری می شناسید که این کار را انجام دهد؟

من از قانون خبری ندارم و دکتری هم نمی شناسیم. دیده بودیم که قبلا این کار را کرده اند. امیدواریم که کسی پیدا شود و راهش را بلد باشد.

اگر مشتری پیدا شود، واقعا این کار را می کنید؟

بله می کنم. البته حرف زدن خیلی راحت هست، موقع عمل نمی دانم همین قدر مطمئن باشم.

اگر کسی ٢٠٠ میلیون تومان بدهد و همین فردا بخواهد عمل کند، این کار را می کنی؟

اگر واقعا سریع باشد و به درد کار و نیتمان بخورد، بله حتما.

جواد، ٢٣ ساله، اهل دهدشت

شما هم می خواهید چشم تان را بفروشید؟

بله.

چرا؟

والا هر چهارتای ما زندگی درست وحسابی نداریم. از هنگامی که فرزند بودیم کار کرده ایم، ولی هر روز یک بلایی سرمان آمده و نتوانسته ایم یک زندگی جهت خودمان جمع وجور کنیم. یا پول مان را می خورند یا خانواده قرض دارد و باید به آنها برسیم، حالا هم که مادر رفیق مان افتاده بیمارستان و عملش خرج برمی دارد. ما در این شهر همه کار کرده ایم، ولی به نتیجه نرسیده ایم.

چه کارهایی؟

از آشپزی تا کارگری ساختمان و مشاور املاکی و دستفروشی. ما فقط دزدی نکرده ایم وگرنه همه کار کرده ایم.

وضع خانواده تان چطور است؟

پدر من ٣٠ سال است که کارمند یک اداره است و اخیرا به علت این که منزل اش به نام عمویم است و او هم بدهی اوج آورده، منزل اش را دارند می گیرند.

در خانواده چند نفرید؟

ما چهار پسر و یک دختریم. از چهار پسر خانواده، سه نفرشان معتادند و فقط من نیستم. در همه این هشت سالی که در پایتخت کشور عزیزمان ایران کار کرده ام، مدام جهت آنها پول فرستاده ام. باورتان می شود اگر بگویم کلا چهار تا پنج دست لباس جهت خودم خریده ام؟ خب قطعا وضعیتم خوب نیست که می خواهم چشمم را بفروشم.

چند می خواهید بفروشید؟

١٥٠ تا ١٦٠ میلیون تومان.

اگر مشتری پیدا شود، واقعا این کار را می کنید؟

بله، واقعا این کار را می کنم. اگر بخواهم کار کنم، ١٥ سال طول می کشد تا ١٥٠ میلیون تومان پول داشته باشم، تازه اگر هیچ خرجی نکنم، یعنی هنگامی که ٣٨ساله بشوم با بدبختی شاید این پول را داشته باشم.

اگر بر فرض این پول دست تان بیاید، غیر از کمک به مادر دوست تان می خواهید با آن چه کنید؟

همه اش را می دهم به خانواده ام.

خب آنها اگر بفهمند پول چشم تان هست، چه برخوردی خواهند داشت؟

من زیاد منزل مان نمی روم، از کجا می خواهند بفهمند.

می دانید که این آگهی شما غیرقانونی است و اصلا چنین عملی در کشور عزیزمان ایران انجام نمی شود؟

بله، شنیده ام غیرقانونی هست. به من گفته اند، ولی خب هر کاری در کشور عزیزمان ایران می شود انجام داد. من می خواهم با رضایت خودم یک عضو بدنم را بدهم، عاقل و بالغم.

چرا کلیه تان را نمی فروشید؟ امکان موفق شدن در فروش آن خیلی بالاتر است.

کلیه، هم نگهداری بعدش سخت هست، هم پولش کمتر هست، آدم با یک چشم هم می تواند زندگی کند.

در این مدت تماس ها با شما چطور بوده اس؟

عده ای زنگ می زنند و به ما می خندند، عده ای دلداری می دهند، عده ای هم می گویند ما می آییم و قرار می گذاریم و …

در این مدت آیا جهت حل پرسشها تان وام یا قرض نگرفته اید؟

چندبار رفتیم بانک، وام؛ ضامن و چک و… می خواهد، من ندارم.

بیمه هستید؟

بیمه سلامت همگانی.

تحصیلات تان چقدر است؟

فوق دیپلم معماری دارم، از دانشگاه آزاد دهدشت. ترم یک بودم که جهت کار آمدم تهران، این جا کار می کردم و موقع امتحانات می رفتم دانشگاه، تا هزینه اش دربیاید، بعدش هم که فقط کار کردم. من از بچگی ورزشکار هم بوده ام، انواع و اقسام ورزش ها: کشتی، تکواندو، فوتبال، فوتسال.

چرا ادامه ندادید؟

ورزش کردن و ادامه دادن آن هم پول می خواهد، بالاخره دستکش خوب، کفش خوب، ما پولش را نداشتیم. ما در خانواده مان هر لحظه دعوا بود، کسی نبود به ما برسد. ١٠ساله بودم که یکی از برادرهایم، جلوی من با تیغ خودش را زد، همه اش خودزنی و خودکشی و دعوا و جروبحث. اصلا نمی دانم دوستی چیست.

می دانید که خیلی ها ممکن است فکر کنند این آگهی شما کلاهبرداری است و جهت پول درآوردن زیاد این کار را کرده اید.

بیایند وضع ما را ببینند، بهشان ثابت می شود.

واژه های کلیدی: ایران | زندگی | میلیون | خانواده | محمدرضا | خانواده | اخبار اجتماعی


دانلود


دانلود فایل ها

نویسنده : getblogs

کتاب زبان اصلی J.R.R

دانلود کتاب لاتین

خرید کتاب لاتین

خرید مانگا

خرید کتاب از گوگل بوکز

دانلود رایگان کتاب از گوگل بوکز

دانلود رایگان کتاب از آمازون

دانلود رایگان کتاب از گوگل بوکز

کتاب روانشناسی به انگلیسی

کتاب زبان اصلی

کتاب خارجی

رفتن به نوار ابزار